رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

رادین گل پسر مامان و بابا

یک سالگیت مبارک

پسرم یک سالگیت مبارک رادینم یک ساله شد ......یک سال شیرین گذشت...ایشالا صد ساله شیرین دیگه در پیش داریم وقتی دنیا اومدی حس فوق العاده ای داشتم یه جورایی به خودم افتخار میکردم از اینکه تو رو بالاخره حست کردم شاد بودم..و حالا بعد از یک سال از خدای خودم واقعا سپاسگزارم که منو لایق مادر شدن دونست ...خلاصه که خوشحالم تو رو داررررررررررم   تقریبا از دو ماه مونده به تولدت روزی سه چهار بار من: میخوایم واسه رادین تولد بگیریم؟؟ بابا: اره بگیریم خیلی خوب میشه ....فرداش بابا: نه بی خیال هنوز کوچولوئه سال دیگه ایشالا...فردای فردا بابا: بیا تولد بگیریم سال اوله بگیریمو فردای ......... این روند تا یه هفته  قبل از تولدت ...
30 بهمن 1391

اولین پارک

روز جمعه ششم بهمن هوا خیلی خوب بو و ما سه تایی رفتیم کاخک زیارت و ناهار و گردش که خوش گذشت حسابی....همیشه سلامت باشی عزیزم   اینجا هم رفتیم پارک که سرسره و تاب و چرخ و فلک رو سوار شدی خیلی دوس داشتی ولی همه حواست به بچه ها بود زیارت امامزاده ...دالی بازیت گرفته بود تو امامزاده با من و بابا اینور اونور پرده     ...
8 بهمن 1391

عکس های یازده ماهگیت

 عکس های دی رادین وآفتاب   اولین برف زندگیت اولین بار که تونستی از گلدون بگیری و بلند شی اینقدر ذوق کرده بودی        اینم کار همیشته سبد اسبازی هاتو خالی کنی رو زمین اولین بارهایی که خودت غذا خوردی اینم مهدیار که خیلی دوسش دارییییییییییی و خاله میگه باید واسه مهدیار مواجب ماهیانه تعیین کنی که اینقدر رادینو خوشحال میکنه بهار و زهرا با اون روسری خفنش   ...
7 بهمن 1391
1